کد مطلب:28860
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:22
علماي اهل تسنن با چه دلايلي مسئله ء غدير را رد مي كنند؟
ر اين نامه بنا به درخواست شما مهم ترين توجيهاتي كه اهل سنت در برابر حديث غدير اتخاذ كرده اند را از كتاب «الهيات آيت الله سبحاني، ج 4، ص 103 - 82» ذكر مي كنيم. {Tاشكال اول:T} فخر رازي امام المشككين مي گويد: مولي به معناي اولي نيست بلكه به معناي ناصر است. دليل اين كه مولي به معناي اولي نيست اين است كه نمي توان آن را به جاي اولي به كار برد. مثلاً نمي توان گفت «هو مولي من فلان» در حالي كه مي توان گفت «هو اولي من فلان». {Tپاسخ:T} اولاً اين كه مولي به معناي اولي است باعث نمي شود همه حالات لفظي آن را نيز داشته باشد. دو لفظ مترادف در اصل معنا با هم شريكند ولي خصوصيات كاربردي هر يك وابسته به صيغه آنها است. مثلاً صيغه افعل كه اولي از آن صيغه است اضافه به جمع و تثنيه مي شود ولي اضافه به مفرد نمي شود. مثلاً گفته مي شود «هو افضل القوم» ولي هرگز گفته نمي شود «هو افضل زيد» بلكه بايد با «من» استعمال شود و گفته شود «هو افضل من زيد» و واضح است كه معناي افضل در هر دو مثال يكي است. ثانياً، فخر رازي مي گويد مولي به معناي ناصر است ما همين اشكال را به عنوان جدل به او وارد مي كنيم. مثلاً خداوند فرمود: {A{/Bمَنْ أَنْصارِي إِلَي اَللَّهِ {w7-10w}{I3:52I}*/}... {/Bنَحْنُ أَنْصارُ اَللَّهِ {w13-15w}{I3:52I}*/}A}، {V(آل عمران، آيه 52)V} در حالي كه نمي توان به جاي آن گفته شود {Hمن موالي الي الله... نحن موالي الله H}. ثالثاً، كسي نگفته است كلمه «مولي» به معناي اولي است بلكه اسم است براي آن كس كه اولي به تصرف و صاحب تدبير كاري است. مانند روايت نبوي: {Hايما امراة نكحت نفسها بغير اذن مولاهاH}{M؛ بدون اذن كسي كه نسبت به او سزاوارتر است و صاحب اختيار او است M} و اين معنا را مفسرين در آيه {A{/Bمَأْواكُمُ اَلنَّارُ هِيَ مَوْلاكُمْ {w11-14w}{I57:15I}/}A}، {V(حديد، آيه 15)V} تصريح كرده اند. لذا تفتازاني در شرح المقاصد، ج 2، ص 29 تصريح مي كند كه «الولاية بالناس» و مالكيت تدبير امور آنان به معناي امامت است و اشكالي را كه مطرح مي كند در متواتر نبودن حديث غدير است و هيچ اشكالي را در دلالت روايت نمي پذيرد. در نامه قبل اثبات شد كه چگونه حديث غدير متواتر است و باز لغت دانان تصريح كرده اند كه وليّ و مولي به يك معنا است. فراء در معاني القرآن، ج 3، ص 124 ابن اثير در نهايه، ج 5، ص 228 فيروزآبادي در القاموس المحيط، ج 4، ص 401 زبيدي در تاج العروس، ج 10، ص 399 {Tاشكال دوم:T} اگر حديث غدير صحيح باشد امكان نداشت صحابه پس از وفات پيامبر اكرم(ص) آن را ترك كنند و خلافت ابوبكر را مطرح كنند. {Tپاسخ:T} اولاً، اين اشكال ناشي از برداشت باطلي است كه از صحابه پيامبر اكرم در ذهن اهل سنت است. آنان گمان مي كنند همه صحابه پيامبر اكرم عادل و پابرجاي بر دين بودند در حالي كه چنين نبود. ثانياً، عده كثيري از صحابه پيامبر اكرم(ص) با خلافت ابوبكر مخالفت كردند اما به پيروي از امام علي(ع) دست به شورش نزدند. ثالثاً، موارد فراواني وجود دارد كه زيرپا گذاردن اين امر را از سوي صحابه پيامبر تأييد مي كند مانند: 1- آنچه در روز پنج شنبه در بستر بيماري پيامبر اكرم رخ داد (رزيه يوم الخميس) يعني منع عمر از كتاب وصيت توسط پيامبراكرم كه اين مسأله را اهل سنت نيز نقل كرده اند. وقتي در زمان حيات پيامبر گفتار آن حضرت درباره حضرت علي(ع) چنين زيرپا گذارده مي شود و به پيامبر تهمت هزيان داده مي شود پس از وفات آن حضرت آسان تر انجام مي شود. براي مطالعه اين مطلب ر.ك: بخاري، ج 1، باب كتابةالعلم، ح 2 - ج 4، ص 70 - ج 6، ص 10 و نيز مسند احمد، ج 1، ص 355. 2- سريه اسامه: پيامبر اكرم در اواخر عمر شريف خود لشگري مهيا فرمود و اسامه را فرمانده آن كرد و تأكيد فرمود كه همراه اسامه حركت كنيد واز كساني كه پيامبر اكرم(ص) تأكيد داشت كه همراه اسامه بروند ابوبكر و عمر و چند تن ديگر بودند. اما آنان از اين فرمان سرپيچي كردند و نرفتند. اهل سنت اين سرپيچي را اين گونه توجيه مي كنند كه آنان براي تسكين تشنج ناشي از مرگ احتمالي پيامبر اكرم(ص) ماندند تا مبادا قلوب مردم نلرزد و جامعه اسلامي تضعيف شود، {V(شهرستاني، الملل والنحل، ج 1، ص 23)V} حال كه چنين عذري و بهانه اي در سرپيچي از فرمان حركت در لشگر اسامه جاري است در تخلف از حديث غدير نيز امكان دارد و آنان همين توجيه را نيز آورده اند و گفته اند كه امامت علي(ع) بر مردمي كه فرزندان يا پدران آنان به دست علي(ع) كشته شده اند به صلاح امت اسلامي نيست. در اين زمينه مي توانيد به كتبي كه در باب غدير سخن گفته اند رجوع كنيد مانند: 1- الغدير،علامه اميني 2- المراجعات،سيد شرف الدين 3- الالهيات،آيت الله سبحاني
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.